سلام!

این پست یه جورایی خیلی بامزه اس! چون کامنت هاش قبل از خود مطلب رسیده...بروبچ بلاگ اسکای احتمالا در جریان هستن چه جوری میشه که اینجوری میشه ، ولی خوب بدم نشد...لااقل مجبور شدم بشینم یه چند خط بنویسم...

از اوضاع احوال بگم که ای...بدک نیست، اولین میان ترم امسال رو طبق روال عادیه همه میان ترم های گذشته ( و ایضا پایان ترم ها!!! ) گند زدم رفت و یه جورایی بدبخت هم! شدم، رفت! ( حالا کی (Who) رفت و کجا رفت و کی (When) برمیگرده و اینها بماند...) 

الان ساعت حدودای 2 صبحه و علت اینکه افتادم به پرت و پلا گویی اینه که از سرشب تا همین الان خواب بودم و دیگه هرکاری کردم خوابم نبرد و به همین دلیل اومدم سراغ شغل شریف وبگردی! راستی، کسی میدونه تعبیر بارون ، رعدوبرق و خرگوش چیه ؟ بعد از مدت ها یه خواب تعبیردار دیدم ، کاش تعبیرش خوب باشه....

امروز سر کلاس زبان، موضوع درس در مورد پنگوئن ها بود. استاد گرامی هم 1500 بار به جای تخم پنگوئن می گفت " تخم مرغ پنگوئن!!! " و جالب این که هیچ کس هم هیچ عکس العملی نشون نمی داد ...

نظرتون در مورد بدآموزی کتاب چیه؟  مامان خانوم ما بعد از خوندن" عادت می کنیم" گیر داده که می خوام وبلاگت رو ببینم...هرچی میگم مامان جان بی خیال! ولی انگار دست بردار نیست که نیست...حالا خوبه چیز خاصی ام اینجا نمی نویسما ولی به عنوان یه حریم خصوصی دلم می خواد محفوظ بمونه... تا ببینیم چی پیش میاد.

اگه به شعر علاقه دارین یه سری به اینجا بزنین...

حرف آخر رو یه شعر مینویسم که یهویی، نصفه شبی دلم براش تنگ شد...گوش کنین:
 

از وقتی محبوب آزار طلبم رفت ومرا تنها گذاشت،
برای مشت کوبیدن، چیزی ندارم جز دیوار.
وقتی که کتکش می زدم دوستم می داشت.
اما من شیوه ی بهتری را پیش گرفتم،
اینکه هیچ گاه با او بر سر مهر نباشم.
 
بله، او همان کسی است که در رویاهایم می دیدم.
و آدمی همیشه کسی را که دوست می دارد، می آزارد.
از وقتی محبوب آزار طلبم رفت ومرا تنها گذاشت،
برای مشت کوبیدن، چیزی ندارم جز دیوار.
برای له کردن جز تخم مرغ!
برای کمربند بستن جز شلوار!
برای پرت کردن جز بستنی!
برای زدن بر سرش جز ساعت!
برای آتش زدن جز کبریت!
برای مشت کوبیدن جز دیوار!!!
                                                  
"عاشقانه ها ! ی شل سیلور استاین"

نظرات 6 + ارسال نظر
دیوانه مهتاب ۱ یکشنبه 17 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 07:55 ب.ظ http://org.blogsky.com

من در اولین فرصت یه لینکی ، چیزی بهت می دم ! بعدشم ، این مهتاب نه شخصیت حقیقیه نه حقوقی ! می تونی شبا ببینیش ! حتی می تونی حس اش کنی ... فعلا ...

علی یکشنبه 17 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 10:27 ب.ظ http://tactaz.blogsky.com

تو را چون باد صبا دوست دارم
تو را چون حدیث وفا دوست دارم
قسم به چشمان ناز و مستت
تو را به قدر خدا دوست دارم

روح لیمویی دوشنبه 18 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 08:38 ب.ظ http://pacific.blogsky.com

من میدونم تعبیش خوابت چیه
اگه خواب دیدی خرگوش تو بارونه با رعدو برق میمیره یعنی یه ازدواج قریب الوقوع نا خواسته داری.....
اگه خواب دیدی رعده تو اسمون شبیه خرگوش میشه عمرت طولانیه...
اگه خواب دیدی تو خونهای داری به خرگوشت غذا میدی در اینده اشپز میشی...
اگه ......
برای اظلاعات بیشتر به ۱۱۸ مراجعه کنید......!!!!!!

بوته خشک گون سه‌شنبه 19 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 01:40 ق.ظ http://vav-alef.persianblog.com

۱- اولا که قابل نداره. همین که شعورشو داری منبعو بنویسی یه دنیا ارزش داره. نه فقط برای عکس من که دیدم همه مطلبات مشخصه از کجاست. تو این وانفسای وبلاگستان بعضی چیزا خیلی نادره متاسفانه. می شه کاری کرد که نشه چیزی رو save کرد، ولی ما یک زمانی باید فرهنگشو پیدا کنیم که زور بالا سرمون نباشه! اینطور نیست؟!
۲- با توجه به این که تو وبلاگت خیلی صمیمی می نویسی، تعجبه که کامنتت رو انقدر رسمی نوشته بودی. با من از دوم شخص مفرد استفاده کن، ولی اگه خودت دوست نداری بگو که من رسمی باشم.
۳- من اینجا کتاب فارسی ندارم،(یعنی فقط ۱ تونستم با خودم بیارم، اونم مجموعه اشعار شاملو) وقتی توی وبلاگا می آم و بعضی مطالبی که باهاشون خاطره دارم یا جدید وجالبن می خونم کلی حالشو می برم! اون قصه دخترای ننه دریا منو برد به روزایی که ...... ولش کن: «بسیار وقت ها با یکدیگر از غم و شادی خویش سخن ساز می کنیم. اما در همه چیزی رازی نیست، گاه به سخن گفتن از زخم ها نیازی نیست! سکوت ملال ها از راز ما سخن تواند گفت.» (احمد شاملو - سکوت سرشار از ... - اگر دقیقا با شعر منطبق نیست چون از حافظه نقل شد!)
۳- از انتقاد که ناراحت نمی شی؟ (من معمولا انتقادام بیشتر از تعریفامه، واسه همین خیلیا از دستم ناراحت می شن! پس اگه دوست نداری بگو.) این که از پشت زمینه سیاه استفاده کردی، اصلا خوب نیست. چشمو خسته می کنه. مخصوصا وقتی با فونت آبی هم نوشتی اصلا قابل خوندن نیست!
۴- راستی چطوری با وبلاگ من آشنا شدی؟
۵- «به پردیس نامه بنویس»ت لینک نداره!
۶- در هر صورت از پیدا کردن یک دوست جدید خوشحالم.
۷- فعلا

یاس سه‌شنبه 19 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 08:37 ب.ظ http://lovelyrose.blogsky.com/

جالبه
منم دوست داشتم میتونستم مثل بقیه اونهمه نظر بدم ... !
اینترنتم اجازه نمیده ... !
وبلاگت عالیه ....
موفق باشی ...

امیر چهارشنبه 20 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 12:28 ب.ظ http://4all.blogsky.com

پردیس عزیز
من منتظرت شدم اما آنلاین نشدی
پس در نتیجه من بدقول نیستم
ولی بازم یه قرار چتی دیگه بزار

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد